عاشقانه ای از شاملو

ساخت وبلاگ

بیابان را، سراسر، مه فرا گرفته است
چراغ قریه پنهان است
موجی گرم در خون بیابان است
بیابان، خسته
لب بسته
نفس بشکسته
در هذیان گرم عرق می ریزدش آهسته
از هر بند

بیابان را سراسر مه گرفته است می گوید به خود عابر
سگان قریه خاموشند
در شولای مه پنهان، به خانه می رسم گل کو نمی داند مرا ناگاه
در درگاه می بیند به چشمش قطره
اشکی بر لبش لبخند، خواهد گفت:
بیابان را سراسر مه گرفته است… با خود فکر می کردم که مه، گر
همچنان تا صبح می پائید مردان جسور از
خفیه گاه خود به دیدار عزیزان باز می گشتند

بیابان را
سراسر
مه گرفته است
چراغ قریه پنهانست، موجی گرم در خون بیابان است
بیابان، خسته لب بسته نفس بشکسته در هذیان گرم مه عرق می ریزدش
آهسته از هر بند…

وبلاگ شخصی محمود مظفری...
ما را در سایت وبلاگ شخصی محمود مظفری دنبال می کنید

برچسب : عاشقانه ای از شاملو,عاشقانه ای از احمد شاملو,جمله ای عاشقانه از شاملو,شعر عاشقانه ای از شاملو, نویسنده : mozafari65a بازدید : 209 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 21:20